مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟

مفهوم ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟
منظور از ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک چیست؟ چه تفاوتی با هم دارند؟ در این مقاله از شرکت کارگزاری سرمایه و دانش انواع ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک را به شما معرفی کرده ایم.
ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک از اصطلاحات رایج در بازار سرمایهگذاری هستند و افرادی که در این بازار مشغول به فعالیتاند لازم است تا با تکنیکهای مختلف و اصطلاحات مرسوم این بازار مانند انواع ریسک آشنا شوند. هر میزان سرمایهگذار به مباحث تخصصی بازار مالی تسلط داشته باشد به همان اندازه در تصمیمگیریهای خود موفق عمل خواهد کرد. در این بخش، با دو ریسک مرسوم در بازار سهام آشنا خواهید شد.
ریسک سیستماتیک، به نوعی ریسک گفته میشود که سرمایهگذار نمیتواند آن را کنترل یا حذف کند. به همین خاطر آن را ریسک غیرقابل حذف نیز مینامند. این ریسک یکی از مباحثی است که همیشه در بازار بورس وجود داشته و برخی از سرمایهگذاران از آن با لفظ ریسک بازار نیز یاد میکنند. در مقابل، ریسک غیرسیستماتیک قابل کنترل و حذف است. به همین خاطر آن را ریسک شدنی و ریسک مشخص نیز مینامند. در ادامه همراه ما باشید تا با این اصطلاحات مهم بازار سهام به صورت تخصصی آشنا شوید.
آشنایی با ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
آشنایی با ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک باعث آمادگی کامل شرکتهای حاضر در بازار سهام و همین طور سرمایهگذاران در مواجه با پیشآمدهای مختلف خواهد شد. درواقع، در بازارهای مالی شاهد انواع ریسک هستیم که برخی از آنها، آسیب رسان بوده و برخی دیگر قابل کنترل هستند.
هرچقدر با ریسکهای موجود بیشتر آشنا شوید، بهتر میتوانید آنها را کنترل یا رفع کنید. بنابراین یادگیری این دو ریسک در رفع بسیاری از موانع مالی کارآمد خواهد بود. ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک نیز از مهمترین ریسکهای حاکم بر بازار مالی هستند که آشنایی با آنها ضرورت دارد.
ریسک سیستماتیک چیست؟
ریسک سیستماتیک مربوط به تمام بازار است نه یک شرکت یا سهام به خصوص و بر کل بازار سهام تأثیر میگذارد. ضمن اینکه، سرمایهگذاران یا شرکتهای بورسی در شکلگیری این ریسک یا حذف آن نقشی ندارند و این سیاستهای کلان یک کشور است که باعث بروز این ریسک یا رفع آن میشود.
برای تشخیص اینکه سهام شما چقدر در برابر ریسک سیستماتیک آسیبپذیر است بایستی به بتای آن توجه کنید. به این ترتیب، اگر مقدار بتای سهام بالاتر از ۱ بود یعنی ریسک سیستماتیک آن زیاد است و اگر پایینتر از ۱ بود به معنای ریسک سیستماتیک کمتر است. بنابراین اگر قصد یک سرمایهگذاری با حداقل ریسک را دارید باید سهامهایی را انتخاب کنید که بتای آنها زیر ۱ باشد.
عوامل تأثیرگذار در ریسک سیستماتیک
از عوامل تأثیرگذار در ریسک سیستماتیک میتوان به تحریم، جنگ یا خطر وقوع آن، تورم و نوسانات ارز و. اشاره کرد. همه این عوامل باعث رکود بازار سرمایهگذاری شده و بر کل بازار تأثیر میگذارند. جالب است بدانید حتی صحبتهای سیاستمداران نیز باعث شکلگیری ریسک سیستماتیک شده و بر ارزش سهام شرکتهای حاضر در بورس تأثیر میگذارد و سهامداران یا شرکتهای بازار نقشی در کنترل یا حذف آن ندارند.
بنابراین در بازار مالی کشورهایی که تنش سیاسی و اقتصادی کمتری دارند شاهد یک بازار قدرتمند سرمایهگذاری هستیم و حتی بسیاری از کشورهای جهان به این بازارهای باثبات ورود کرده و مایل به سرمایهگذاری در آنجا هستند. در نتیجه این ریسک در شکست بازار یا موفقیت آن نقش بسزایی دارد.
نمونه ریسک سیستماتیک
یکی از ریسکهای سیستماتیک رایج جدال و جنگ لفظی بین دو رئیس جمهور است. برای مثال، زمانی که رئیس جمهور ایران با مقامات امریکایی وارد جنگ لفظی و تهدیدی میشود، شاهد رکود بازار و افت ارزش سهامهای مختلف هستیم. بسیاری از سرمایهگذاران در چنین مواقعی به سرعت سهام خود را به فروش گذاشته مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟ و از بازار سهام به بازار طلا، ماشین و مسکن ورود میکنند که خود این کار نیز پیامدهای منفی در پی خواهد داشت.
مفهوم ریسک غیرسیستماتیک
ریسک غیرسیستماتیک مختص صنایع و سهام شرکتهای بازار است و تنها بر خود شرکت یا سهم تأثیر میگذارد. در واقع، این نوع ریسک به عملکرد و سیاستگذاری شرکت بستگی داشته و با اعمال راهکارهایی قابل کنترل و مدیریت است. ضمن اینکه، اگر سرمایهگذار در پرتفوی خود تنوع ایجاد کند آسیبهای این مدل ریسکهایی ناچیز و قابل چشمپوشی خواهد شد.
عوامل تأثیرگذار در ریسک غیرسیستماتیک
از عوامل تأثیرگذار در ریسک غیرسیستماتیک میتوان به اتخاذ یک تصمیم مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟ اشتباه از سوی مدیریت یا اعضای هیئت مدیره که منجر به اعتصاب کارکنان شرکت میشود یا حتی تصمیمات اشتباه خود سرمایهگذاران اشاره کرد. همچنین به روز نبودن شرکت نیز باعث فروش نرفتن خدمات و محصولات آنها شده و این عدم فروش و کسب سرمایه باعث ریسک غیرسیستماتیک میشود که این ریسک همان طور که اشاره شد قابل کنترل و جبران است.
شرکتهای بازار مالی برای کنترل این ریسک و حذف آن باید خدمات خود را به روزرسانی کرده و تصمیمات مهم و حتی جزئی را بعد از مشورت با افراد کاردان و مشاوران تخصصی لحاظ کنند. هر تصمیم عجولانهای ممکن است باعث ضررهای مالی بزرگ شده که این شرایط باعث خروج بسیاری از سرمایهگذاران نیز خواهد شد. در مقابل، سرمایهگذار نیز برای کنترل این وضعیت باید در پرتفوی خود یک تنوع سهامی لحاظ کند. به این معنا که همه سرمایه خود را در یک شرکت به خصوص سرمایهگذاری نکند و آن را در چند صنعت و شرکت مختلف بورسی به گردش درآورد. با این کار، آسیبهای ریسک غیرسیستماتیک به حداقل میرسد.
نمونه ریسک غیرسیستماتیک
زمانی که مدیر شرکت یک راهبرد و برنامه اشتباهی را در پیش میگیرد باعث افت درآمد و عملکرد شرکت شده و در نهایت، سایر رقبا از این شرکت سبقت میگیرند و باعث منفی شدن سهام آن میشوند. برای نمونه برخی از شرکتهای فعال در بازار سهام، پرداخت دستمزد کارکنان خود را مرتب به تعویق میاندازند که این شیوه حسابرسی منجر به اعتراض و اعتصاب کارکنان شده و در صورت تکرار شاهد افت ارزش سهام آن شرکت و ریسک غیرسیستماتیک خواهیم بود.
تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
مهمترین تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک مربوط به کنترل آن و میزان خسارتهای وارد شده است. ریسک غیرسیستماتیک، از طریق روشهایی مانند ایجاد سبد سرمایهگذاری و تنوع در آن، قابل کنترل است اما ریسک سیستماتیک از طریق این روش کنترل نمیشود مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟ و تنها راهکار کاهش آسیبهای آن، مشارکت در اوراق سهام و دیگر بازارهای سرمایهگذاری است.
ضمن اینکه، ضررهای مالی که توسط ریسک سیستماتیک وارد میشود سنگین بوده و حتی ممکن است تا سالهای طولانی ادامه داشته باشد؛ درصورتی که ریسک غیرسیستماتیک با تغییر روش و راهکار به آسانی قابل جبران است و ظرف مدت کوتاهتری می توان آن را حل کرد.
مدیریت ریسک چیست؟ تعریف، استانداردها، روش ها و اصول
مدیریت ریسک یک ابزار موثر است که تضمین می کند ابهامات و تناقضات نمی توانند شرکت را از رسیدن به اهداف تجاری خود محروم نماید. در دنیای مالی، اساسا دو نوع حادثه یا رویداد وجود دارد و عبارتند از رویداد مثبت که به عنوان فرصت تلقی می شوند و رویداد منفی که در دسته ریسک ها طبقه بندی می شوند.
تعریف مدیریت ریسک
فرایند شناسایی، طبقه بندی، ارزیابی و اولویت بندی ریسک ها را عموما به عنوان مدیریت ریسک تعریف می کنند. علاوه بر این، مدیریت ریسک از طریق استفاده همگام و به صرفه از منابع، نه تنها به دنبال نظارت، مدیریت و چاره جویی برای رخدادهای احتمالی و اثرات رویه های نامناسب و کاهش آنها است، بلکه به منظور درک فرصت ها و سرمایه گذاری بر آنها نیز به کار می رود. اگر بخواهیم مدیریت ریسک را در یک خط تعریف کنیم، می توانیم بگوییم مدیریت ریسک یک ابزار موثر است که تضمین می کند ابهامات و تناقضات نمی توانند شرکت را از رسیدن به اهداف تجاری خود محروم نماید. در دنیای مالی، اساسا دو نوع حادثه یا رویداد وجود دارد و عبارتند از رویداد مثبت که به عنوان فرصت تلقی می شوند و رویداد منفی که در دسته ریسک ها طبقه بندی می مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟ شوند. یکی از عوامل ایجاد کننده ریسک در بازار مالی، عدم اطمینان است مانند ریزش و سقوط سرمایه گذاری ها که می تواند در هر لحظه ای از زمان و یا در هر مرحله از طراحی، توسعه و یا تولید رخ دهد. در میان این عوامل، عوامل دیگری که پتانسیل ایجاد ریسک را دارند عبارتند از علل طبیعی و بلایای طبیعی، حوادث غیر قابل پیش بینی با علل نامشخص، مسئولیت های قانونی، حوادث، ریسک اعتباری یا حمله عمدی از سوی رقیب.
روش های مدیریت ریسک
معمولا، روش های مورد استفاده برای مدیریت ریسک از ترتیب ذیل پیروی می کنند: شناسایی فرایند و توصیف و تشریح تهدیدات مهم، سپس ارزیابی حساسیت دارایی های مهم به تهدیدات خاص، تعیین ریسک و احتمالات و پیامدهای مورد انتظار و انواع حملات و آسیب های خاص به دارایی های خاص. هنگام شناسایی تهدیدات، تیم مدیریت به تعیین راه هایی برای کاهش این ریسک ها و در نهایت اولویت بندی روش های کاهش ریسک بر مبنای یک استراتژی می پردازد.
برای اطلاعات بیشتر می توانید به مطلب چگونه تجزیه و تحلیل ریسک می تواند در بودجه بندی سرمایه ای ضروری باشد مراجعه فرمایید.
استانداردهای مدیریت ریسک
با توجه به نوع ماهیت و چارچوب روش مدیریت ریسک، انواع مختلفی از تکنیک ها، مشخصه ها و اهداف وجود دارد. به همین دلیل نیز استانداردهای مختلفی برای مدیریت ریسک توسط موسسه ملی استانداردها و فناوری، موسسه مدیریت پروژه، انجمن محاسبات بیمه و مالی (SOA) و استانداردهای ایزو برای خدمت به حوزه های مدیریت پروژه، مهندسی، امنیت، اوراق بهادار مالی، ارزیابی های عملیاتی، فرآیندهای صنعتی، بهداشت عمومی، ایمنی و غیره تدوین و مورد استفاده قرار گرفته اند. تاکتیک هایی که برای کنترل ریسک ها (تهدیدات یا مخاطراتی که به عنوان یک مشکل و یا یک موقعیت عدم اطمینان با عواقب منفی تعریف می گردند) استفاده می شوند، معمولا منجر به دور زدن تهدیدات یا مخاطرات، به حداقل رساندن احتمال وقوع ریسک یا پیامد منفی آن، انتقال تمام یا بخشی از تهدید به حزب یا بخشی دیگر، حفظ برخی یا تمام آثار بالقوه و واقعی یک تهدید خاص و تبدیل تهدیدات به فرصت هایی در آینده می شوند. بعضی از جنبه های بسیاری از استانداردهای مدیریت ریسک نیز به علت عدم ایجاد بهبود در فرایند اندازه گیری مورد انتقاد قرار گرفته اند، اما این استاندارد ها در بسیاری از موارد موجب افزایش اطمینان در فرضیات، اهداف و تصمیمات شده اند. به عنوان مثال، مشخص شده است که به طور متوسط از هر 6 پروژه فناوری اطلاعات، حداقل یکی از آنها از سرریز هزینه ها به میزان 200 درصد و طولانی تر شدن زمان انجام پروژه تا بیش از 70 درصد رنج می برند.
برای اطلاعات بیشتر می توانید به مطلب انواع ریسک سرمایه گذاری مراجعه فرمایید.
اصول مدیریت ریسک
اصول مدیریت ریسک توسط سازمان بین المللی استاندارد (ISO) تدوین می شوند. هنگامی که یک تیم مدیریت تصمیم به انجام ارزیابی ریسک می کند، فرایند مدیریت ریسک آنها باید زمینه های ذیل را پوشش دهد:
کل فرایند باید ارزش ایجاد کند. منابع مصرف شده برای کاهش و رفع ریسک باید کمتر از مقدار منابعی باشند که در هنگام عدم توجه به ریسک مصرف می شوند. مدیریت ریسک باید یک بخش اساسی و مهم از فرآیندهای سازمانی باشد. همچنین باید بخشی از فرآیند تصمیم گیری باشد. مدیریت ریسک باید فرضیه ها و موقعیت های غیر قطعی و دارای عدم اطمینانی که یک فرد یا یک شرکت ممکن است با آن مواجه شود را به وضوح بیان کند و شرح دهد. فرایند مدیریت ریسک باید نظام مند و ساختار یافته باشد. مدیریت ریسک باید بر اساس بهترین اطلاعات در دسترس انجام شود. مدیریت ریسک باید قادر به انطباق با یک هدف خاص باشد. این فرایند باید طبق هدف یا عملکرد خاصی صورت پذیرد. فرایند مدیریت ریسک باید عوامل انسانی را نیز مورد توجه قرار دهد. فرایند مدیریت ریسک باید واضح و جامع باشد. مدیریت ریسک باید تکرارشونده، پویا و دارای قابلیت پاسخگویی سریع به تغییرات باشد. مدیریت ریسک باید منجر به پیشرفت و بهبود مستمر شود. همچنین ضروری است که فرایند مدیریت ریسک به طور مستمر یا دوره ای و هنگام تغییر در زمان وقوع ریسک و تغییر فرایند، بر مبنای اطلاعات بسیار خوب مجددا بررسی شود.
منظور از نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد یا همان سود به ضرر در بورس و فارکس یک شاخص برای تعیین حد سود و زیان است.
به گزارش سرویس بورس مشرق، سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.
نسبت ریسک به ریوارد یا همان سود به ضرر در بورس و فارکس یک شاخص برای تعیین حد ضرر و حد سود است.
اتفاقات بورس از بیرون تحمیل میشود
در واقع این مفهوم همان نسبت سود به زیان است که همه در طول روز از آن استفاده میکنیم و در کارهای مختلف به صورت عامیانه میگوییم این معامله میارزد انجام شود یا خیر!
اما زمانی که وارد بازار معاملات مثل فارکس و بورس میشوید باید کمی علمیتر مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟ و ریاضی وار به مسائل و نسبتها نگاه کنید.
نسبت ریسک به ریوارد مفهوم پیچیدهای نیست و در تمامی بازارهای مالی کاربرد یکسانی دارد.
به بیان ساده یعنی در مقابل چقدر سود حاضر هستید چه مقدار از سرمایه خود را به خطر بیاندازی یا به عبارت بهتر در برابر احتمال چه میزان سود حاضر هستید چه میزان ضرر احتمالی را تحمل کنید.
برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی از پیش بینیها و تحلیلهای غلط باید به یک نکته اساسی توجه داشت و آن احتمال میزان بازدهی به میزان ضرر است.
ریسک به معنی تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر و ریوارد یعنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
مسئله ای که به آن نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Reward) میگویند فرمول سادهای دارد:
ریسک: تفاوت قیمت سهم و حد ضرر
ریوارد: تفاوت قیمت سهم و حد سود
اگر میزان ریسک را تقسیم بر ریوارد کنیم و ضربدر ۱۰۰ کنیم نسبت R/R به دست می آید که هر وقت کمتر از ۵۰% بود سهم برای خرید مناسب است.
نسبت Risk به Reward به بیان ساده تر یعنی اینکه شما ببینید سودی که انتظار دارید در معامله به دست آورید نسبت به ضرری که ممکن است بکنید، ببینید می ارزد یا خیر؟
اگر سود انتظاری شما (که بر اساس یک تحلیل منطقی تکنیکالی یا بنیادی باشد) حداقل دو برابر زیان احتمالی ( حد ضرر به دست آمده به روش تکنیکالی) باشد، آن وقت خرید یک سهم مانعی ندارد در غیر این صورت خرید معمولا اشتباه است.
خرید سهام بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد (که با کمی تجربه و شناخت نقاط حمایتی و مقاومتی به صورت ذهنی مشخص است) شاید یکی دوبار موفقیت آمیز باشد ولی هیچ گاه موفقیت پیوسته و مداومی برای شما نخواهد داشت و به مرور زمان خواهید دید که سرمایه شما از سرمایه اولیه مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟ کمتر شده است.
بنابراین از خریدهای هیجانی در مقاومت ها و صفهای خرید و بدون در نظر گرفتن ریسک به ریوارد، پرهیز کنید همچنین باید گفت ریسک به ریوارد ملاک صد در صد ورود به یک معامله نیست.
ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود بر اساس پارامترهای احتمالی بنا نهاده شده در اصل می توان گفت کاربرد نسبت ریسک به ریوارد برای اولویت بندی کردن پوزیشن های خرید به حساب می آید.